و من نیم نگاهی
از گرگهای خاورمیانه را گریه کرده ام
دلم از هرزه گردیها به گرمای آخر رسیده
و قید گندیده ای از ذهن من بیرون است
به رسم هزارتا ادب
از گردن کرگدنهای شمالی می آویزیمت ...
اینجا ایران است به وقت مردم
به وقت الله اکبرهای تو
که نماز عاشقانه می خوانی
و هی ضربدر می خوری از پشت بام خانه بیافتی
اینجا ایران است
و من در تکاپوی حضور پروانه ها حیرانم
اگر نبودم
تو از مدار چرخش نگاه من گم می شدی ...
برایم ترانه ای بخوان
برای برادرانم
خواهرانم
دلم تهران دوست دارد
همیشه آلوده
همیشه خس و خاشاکی
همیشه سبز
ایران سبز